آندیا بدون لباس
حكایت لباس انیشتین انیشتین زندگی ساده ای داشت و در مورد لباس هایی كه به تن می كرد بسیار بی اعتنا بود. روزی یكی از دوستانش از او پرسید: استاد چرا برای خودتان یك لباس نو نمی خرید؟ انیشتین لبخندی زد و پاسخ داد: چه احتیاجی هست؟ اینجا همه مرا می شناسند و می دانند من كه هستم. تصادفا پس از چند ماه همان دوست در شهر دیگری با انیشتین رو به رو شد و چون همان پالتوی كهنه را به تن او دید با حیرت پرسید: باز هم كه این پالتو را به تن دارید؟ انیشتین جواب داد: چه احتیاجی هست؟ اینجا كه كسی مرا نمی شناسد. ...
نویسنده :
مامان عاطفه
12:00